امشب ای ماه به درد دل من تسکینی ...


امشب ای ماه به درد دل من تسکینی ...
 آخر ای ماه تو هم درد من مسکینی

کاهش جان تو من دارم و من می دانم....

که تو از دوری خورشید چها می بینی


تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من.....

سر راحت ننهادی به سر بالینی


هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک....

تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی


همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند....

امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی


من مگر طالع خود در تو توانم دیدن....
 که توام آینه بخت غبار آگینی


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.